یهو دلم هواتو کرد
هوای اون روزا که پشت به هم مینشستیم واسه درس خوندن یهو برمیگشتی میگفتی ندااا یه خبر جدید دارم
و چشمات که برق میزد و لبخند پر از شیطنتت
مثلا میگفتی فلانی رو ک میشناسی فلانی رو میخواد اون پسره بهداشت حرفه اییه از دختر قد بلنده اتاق بغلی خواستگاری کرده اینا رو الهه میگفت ( الهه واو دختر اطلاعاتچی خوابگاه و دانشگاه
رو ,فلانی ,تکرار ,رفیق ,میگفتی ,الهه ,فلانی رو ,رفیق تکرار ,اینا رو ,کرده اینا ,رو الهه
درباره این سایت